توضیحات: جانی در کوه های دورافتاده کالیفرنیا خود را در اتاقی حبس کرد تا نوشتن فیلمنامه را تمام کند. مشکل این است کانال چت سکسی که او نمی تواند به پایانی فکر کند و شروع به گرفتن تب کابین می کند. وقتی با لپ تاپش تایپ می کند، مشتاقانه منتظر است تا یک زن برهنه زیبا را پیدا کند. وقتی نزدیک می شود، او رفته است. بعداً میخواهد دوش بگیرد که متوجه میشود همان زن در حال دوش گرفتن است و با خودش بازی میکند. جانی فکر میکند که دارد دیوانه میشود، اما در حالی که شبها میخوابد، لورن زیبا میآید تا به او پایان دهد. آیا این مصیبت یک عمر بود - یا همه چیز در سر جانی بود؟